حسين حديثى

DevilPrayer


ARCHIVE

شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۱

قل یا ایها المومنون (1) لا اعبد ما تعبدون (2)
و لا انتم عابدون ما اعبد (3) و لا انا عابد ما عبدتم (4)
و لا انتم عابدون ما اعبد (5) لکم دینکم و لی دین (6)
---------------------------------------------------------
بگو هان ای مومنان (1) من معبود شما را نمی پرستم (2)
و شما هم پرستندگان معبود من نیستید (3)
و من پرستنده آنچه شما می پرستید نیستم (4)
و شما هم پرستندگان معبود من نیستید (5)
شما را دین شما، و مرا دین من (6)
---------------------------------------------------------
(کافرون-مکی-جزء 30-با دخل و تصرف)

در سردابه ظلمانی شهوت های فرو ریخته ام نشسته و از جنایات تاریخ،
درفشی آویخته بودم و چه سرشکی که در دامان می ریختم به حسرت و
چنین دعا می کردم:
" آه! ای ابلیس کبیر! تو آن سان آفریده شدی که جز به پلشتی رهنمون نباشی
و می دانم که اینها همه به ذات در خلقت تو نهان است که همچون ما،
بنده جبر ظلالت خویشی!
چندان در بارگاه آفریدگار پیشانی بر خاک سفتی که ناچیز بندگکی بی مایه
گشتی مر او را که به عتاب، روی رحمت از تو برتافت.
و اینک من، تنهاترین عابد گناهکار همه ادوار، تو را ثنا می گویم که خاص ترین
آفریدگان بودی و سر تسلیم فرود می نیاوردی. برترین لذات و والاترین زبونی ها
را در دامان تو یافته ام و بسا که به آن پناه آورده ام. دریاب مرا و از خوان سیه روزی
بی پایان ات، بی نصیب ام بمگذار..."
اینها به عبارت نیامده بود که خدای، در احتضاری جانفرسا می مرد.